نام پدر : اسماعیل ولادت :1342 شهادت : 1361
مسئولیت : فرمانده دسته
شهید محمدعلی جان برکف به عنوان اولین شهید منطقه پسکوه در مبارزه با طاغوت نقش فعالی داشت و در فعالیت های پایگاه بسیج و سپاه پاسداران زحمات شبانه روزی را متحمل می شد عشق و علاقه وافر ایشان به اهل بیت (ع) موجب شد برای استحکام پایه های حکومت اسلامی، چندین بار به جبهه اعزام گردد و نهایتا در تاریخ 22/8/1361 در منطقه سومار به خیل فدائیان اسلام پیوست و به آرزوی دیرینه اش که شهادت در راه خدا بود رسید .ایشان در فرازی از وصیت نامه خود می فرمایند :( لبیک بگویید به ندای رهبرتان و حسین زمان که فرمود برای دفاع از اسلام و قرآن به جبهه ها بروید و جبهه ها را خالی نگذارید که برادران شما در آنجا خسته شوند )
روحش شاد و راهش پر رهرو باد .
نام پدر : سید محمد
ولادت :1341
شهادت :1367
شهید سید محمود حسینی از سلسله جلیله سادات بود که بیشتر عمر گرانقدر خود را در جوار حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) گذراند صاحب اخلاق نیکو و فعال در مجالس مذهبی و مساجد مشهد بود ایشان در خدمت سربازی مجروح و پس از مداوا و اتمام سربازی به نیروهای سپاه پیوسته و به واسطه عشق و علاقه به جبهه اعزام و در منطقه مهران به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر پاکش مفقود الاثر و پس از 14 سال پلاک مشخصات ایشان پیدا و تشییع گردید و در گار شهدای مشهد دفن گردید .
روحش شاد و یادش گرامی باد.
نام پدر : علی اکبر
ولادت :1336 شهادت :1363
شهید محمدحسین زارعی در سال 1336 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود و همزمان با تحصیلات ابتدایی قرآن را نزد پدر خود آموخت این شهید بزرگوار همیشه نماز اول وقت خود را در مسجد اقامه می نمود و از جمله افراد فعال در ابتدای انقلاب بود ایشان فعالیت مکتبی خود را از بسیج آغاز و در طول هشت سال دفاع مقدس 3 بار به جبهه اعزام گردید و در آخرین مرحله که مصادف بود با ماه مبارک رمضان در مناطق گرم جنوب در تیرماه سال 1363 به فیض عظیم شهادت نائل آمد . ایشان دارای حجب و حیائی مثال زدنی و نسبت به همسایگان بسیار مهربان و کارگشا بود .
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد .
نام پدر :محمد تقی
ولادت : 1334
شهادت :1366
شهید حسن عباسی از فعالان ی در ابتداء انقلاب بود و در پایه گذاری انقلاب و پیام امام خمینی در منطقه پسکوه قاینات نقش اساسی داشت و به عنوان یکی از اعضای شورای اسلامی و بسیج زحمات فراوانی را متحمل گردید . ایشان دارای اخلاق نیکو و بسیار گشاده رو بود . مردی بسیار منطقی و صاحب فکر و اندیشه مکتبی بود . عشق و علاقه ایشان به معارف مکتب اهل بیت (ع) موجب شد تمام تعلقات دنیایی را رها کرده و ندای رهبر و ولی فقیه زمان را لبیک گفته و به جبهه های حق علیه باطل شتافت و نهایتا در تاریخ 1/1/1366 در منطقه ماووت عراق جان پاک خویش را فدای مکتبش نمود . روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
نام پدر : محمدحسین
ولادت :1350 شهادت :1366
شهید علی عبدا. زاده در سال 1350 دیده به جهان گشود ، در کودکی مادر خود را از دست داد و به همراه پدر گرانقدرش زندگی بسیار ساده ای داشت . تنها سرمایه و دلگرمی پدرش همین تک فرزند و نوجوان خوش اخلاق بود . شهید عبدا. زاده به خوشرویی و سعه صدر معروف بود و هیچ گاه از کسی رنجیده خاطر نمی شد . علاقه و محبت قلبی ایشان به انقلاب موجب شد علی رغم سن کم دو بار به جبهه اعزام گردد و نهایتا در سال 1366 در منطقه غرب در عملیات نصر 4 پدر خویش را تنها گذاشت و به دیدار خالق خود شتافت و شربت شهادت نوشید . پدر ایشان نیز از غم دوری تنها پسر خویش پس از چند ماه دار فانی را وداع گفت و به دیدار شهدا رفت .روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
فرزند : محمدعلی ولادت :1345 شهادت :1363
مسئولیت: پیاده – رزمی
شهید حسین اربابی از جوانان انقلابی دهستان کرقند در ابتدای انقلاب نقش فعالی برای نشر و گسترش انقلاب در منطقه داشت ایشان دارای حافظه ای قوی بود بگونه ای که حدود نیمی از قرآن را در حالی که هیچگونه تحصیلاتی نداشت از حفظ بود و در اوایل انقلاب اخبار را از طریق رادیو گوش می کرد و روز بعد عین آن اخبار را بدون کم و کاست برای مردم قرائت می کرد . ایشان نسبت به برپایی نماز بسیار حساس بود و از نماز شب نیز غفلت نمی کرد اخلاق خوب و صداقت یکی از ویژگیهای منحصر به فرد این شهید بود . شور انقلابی در ایشان موجب شد به ندای ولی فقیه زمان لبیک گفته و در سه مرحله به جبهه اعزام گردید و در آخرین اعزام در تیرماه سال 1363 به فیض عظیم شهادت نائل آمد .
روحش شاد و یادش گرامی باد .
نام پدر : ابوطالب ولادت :1348 شهادت :1366
مسئولیت در جبهه: بی سیم چی
در تاریخ 20/1/1348 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود . تحصیلات ابتدایی را در روستای کرقند و دوره راهنمایی و دبیرستان ر در شهرستان سرایان سپری نمود و در سال سوم دبیرستان به عنوان نیروی داوطلب از طرف سپاه پاسداران قاین به جبهه اعزام گردید و در عملیات بیت المقدس (2) در منطقه ماووت به فیض عظیم شهادت نائل گردید و جسم پاکش مفقودالاثر شد و پس از 19 سال انتظار روحش همزمان با اربعین حسینی تشییع و سنگ یادبودی در مزار شهدا به نام آن شهید نصب گردید .
از ویژگیهای اخلاقی ایشان می توان به سعه صدر ، عطوفت و مهربانی ، راز داری ، توجه ویژه به پدر و مادر و رعایت ادب و احترام نسبت به اقشار مختلف اشاره نمود . روحش شاد و یادش گرامی باد.
نام پدر :قنبر ولادت :1335 شهادت :1366
شهید صولت مرادی از یاران انقلاب و رزمندگان فعال در جبهه های حق علیه باطل بود به گونه ای که از آغاز جنگ تحمیلی 7 مرتبه به جبهه اعزام و در عملیات های خیبر ، فتح المبین ، والفجر 8 ، والفجر مقدماتی و کربلای 5 شرکت نمود و در عملیات بیت المقدس 2 در منطقه ماووت عراق بر اثر اصابت بمب خوشه ای به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر پاکش مفقودالاثر و روحش بعد از 19 سال انتظار در تاریخ 17/12/85 همزمان با اربعین حسینی تشییع گردید . ایشان از نظر اخلاقی بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد بودند و همواره خنده بر روی لبانش جاری و در سلام کردن بر دیگران سبقت می گرفت و در نوحه سرایی و مجالس عزای اهل بیت (ع) کوشا بود .روحش شاد و یادش گرامی باد .
نام پدر : علی ولادت :1343 شهادت: 1362
در سال 1343 در خانواده ای متولد و در سنین نوجوانی وارد حوزه علمیه بشرویه گردید و پس از مدتی برای ادامه تحصیل علوم دینی به مشهد مقدس عزیمت نمود . از ویژگیهای شخصیتی ایشان صبر و شکیبایی در مقابل مشکلات ، اخلاص و صداقت در کارها ، قناعت و توجه به پدر و مادر به طوری که با شهریه بسیار اندک بخشی از آن را جهت کمک به خانواده ارسال می نمود و در عنفوان جوانی به عنوان نیروی رزمنده چند بار به جبهه اعزام گردید و در آخرین اعزام در منطقه مهران در عملیات والفجر (2) و در ارتفاعات کله قندی به فیض عظیم شهادت نائل آمد .در قسمتی از وصیتنامه آن شهید مجاهد آمده است برای من مسلم شد که رفتن به جبهه اهدا الحسنیین است یا پیروزی ما و شکست دشمن یا شهادت و ملاقات خداوند که افتخاری بس بزرگ است . روحش شاد و یادش گرامی باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت عزیز ایران!
سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیبهی شهیدان، روح مطهر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند.
سالها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدانهای مبارزه با شیاطین و اشرار عالم، و سالها آرزوی شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا رسانید و خون پاک او به دست شقیترین آحاد بشر بر زمین ریخت.
انتقام سختی در انتظار جنایتکاران است.
بخشی از پیام رهبرانقلاب درپی شهادت سردار سلیمانی.
#قاسم_سلیمانی
برای دانلود اپلیکیشن سردار آسمانی کلیک کنید .
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت عزیز ایران!
سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیبهی شهیدان، روح مطهر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند.
سالها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدانهای مبارزه با شیاطین و اشرار عالم، و سالها آرزوی شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا رسانید و خون پاک او به دست شقیترین آحاد بشر بر زمین ریخت.
انتقام سختی در انتظار جنایتکاران است.
بخشی از پیام رهبرانقلاب درپی شهادت سردار سلیمانی.
#قاسم_سلیمانی
برای دانلود اپلیکیشن سردار آسمانی کلیک کنید .
اشگاه خبرنگاران نوشت:زینب سلیمانی، در مراسم یادبودی که به مناسبت شهادت سپهبد سلیمانی در جنوب بیروت برگزار شد، تاکید کرد خونهای شهدا اکنون به شمشیر ذوالفقاری تبدیل شده که به دشمنان حملهور میشود.
زینب سلیمانی، روز پنچشنبه، در مراسم یادبودی که به مناسبت شهادت سپهبد سلیمانی در جنوب لبنان برگزار شد، تاکید کرد خونهای شهدا، اکنون تبدیل به شمشیر ذوالفقاری شده که به دشمنان حملهور میشود.
دختر سردار شهید سلیمانی در اینباره گفت: دستان شهدای جبهه مقاومت به شمشیر ذوالفقار برندهای تبدیل شده که به سمت دشمنان گرفته شده و میگوید که بُکشید، بُکشید، بُکشید تا دستان ما به ذوالفقاری برای یاری اسلام تبدیل شود».
وی طی سخنرانیای که در مراسم یادبود پدرش در منطقه ضاحیه جنوبی برگزار شد، افزود: من به نام قاسم سلیمانی و ندای حق و دین پیش شما آمدهام. ندای فُزتُ و ربّ الکعبه. رزمندگان جنوب لبنان به ما شهامت دادند. دشمنان ما نمیخواهند که جوانان ما جسور باشند، اما شما نمیگذارید دشمنان به اهداف شوم خود برسند».
او در این مراسم که به همت بخش امور ن حزبالله برگزار شد، تاکید کرد: شهدای شما و ما، یعنی شهدای اسلام، افرادی هستند که از اسلام و ارزشهای آن و ارزشهای امام خمینی و امام ای تا ابد صیانت کردند. شما سربازان اسلام و محافظان آن هستید. شما سربازان امام خمینی هستند. شما انقلاب هستید و با شما دلهای خانوادههای شهدا آرام میشود».
زینب سلیمانی در نهایت تاکید کرد: عشق حسینی شما و خون شهدای شما و عشق شما به انقلاب و شعار مرگ بر اسرائیل و جسارت شما و عزم و اراده مبارزان شما، اراده ما را دوچندان کرد».
سپهبد قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و دیگر همرزمان ایشان، طی حملهای ناجوانمردانه به دست تروریستهای آمریکایی، به شهادت رسیدند. این اقدام تروریستی آمریکا که در ۱۳ دی رخ داد، در حالی صورتی گرفت که شهید سلیمانی به دعوت مقامات عراقی به این کشور سفر کرده بود.
در متن وصیتنامه سردار شهید سلیمانی آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت میدهم به اصول دین
اشهد أن لا اله الّا الله و اشهد أنّ محمداً رسول الله و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علیبنابیطالب و اولاده المعصومین اثنیعشر ائمتنا و معصومیننا حجج الله.
شهادت میدهم که قیامت حق است. قرآن حق است. بهشت و جهنّم حق است. سؤال و جواب حق است. معاد، عدل، امامت، نبوّت حق است.
خدایا! تو را سپاس میگویم بخاطر نعمتهایت
خداوندا ! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجستهترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بیبهره بودم از دوره مظلومیت علیبنابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.
خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان ی اسلام است، ای عزیز ــ که جانم فدایِ جان او باد ــ قرار دادی.
پروردگارا ! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی
و درک بوسه بر گونههای بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ــ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ــ به من ارزانی داشتی.
خداوندا ! ای قادر عزیز و ای رحمان رزّاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت میسایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع ـ عطر حقیقی اسلام ـ قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علیبنابیطالب و فاطمه اطهر بهرهمند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بیقراری که در درون خود بالاترین قرارها را دارد، غمی که آرامش و معنویت دارد.
خداوندا ! تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهلبیت و پیوسته در مسیر پاکی بهرهمند نمودی. از تو عاجزانه میخواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهرهمند فرما.
خدایا! به عفو تو امید دارم
ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بیهمتا ! دستم خالی است و کولهپشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشهای به امید ضیافتِ عفو و کرم تو میآیم. من توشهای برنگرفتهام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!
سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرَم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آوردهام که ثروت آن در کنار همه ناپاکیها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهلبیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.
خداوندا ! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است. وقتی آنها را به سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. خداوندا ! پاهایم سست است. رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور میکند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر بُرندهتر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذاردهام و دورِ خانهات چرخیدهام و در حرم اولیائت در بینالحرمین حسین و عباست آنها را دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی.
خداوندا ! سر من، عقل من، لب من، شامّه من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر میبرند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمیخواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
خدایا! از کاروان دوستانم جاماندهام
خداوند، ای عزیز! من سالها است از کاروانی به جا ماندهام و پیوسته کسانی را به سوی آن روانه میکنم، اما خود جا ماندهام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.
عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن [است] کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
عزیزم! من از بیقراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابانها گذاردهام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان میروم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بستهام، تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمیخواهم. مرا به خودت متصل کن.
خدایا وحشت همهی وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نکن. مرا به حُرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کردهای، قبل از شکستن حریمی که حرم آنها را خدشهدار میکند، مرا به قافلهای که به سویت آمدند، متصل کن.
معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم. بارها تو را دیدم و حس کردم، نمیتوانم از تو جدا بمانم. بس است، بس. مرا بپذیر، اما آنچنان که شایسته تو باشم.
خطاب به برادران و خواهران مجاهدم.
خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه دادهاید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به سوق فروش آمدهاید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.
امروز قرارگاه حسینبنعلی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).
برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمهی رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیتاللهالحرام و مدینه حرم رسولالله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.
خطاب به برادران و خواهران ایرانی.
برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پر افتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولیّفقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید. حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید.
برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من!
جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی میکند. بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد. دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان] چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.
بدانید که میدانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اوّل اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام چون گرگ درندهای این کشور را میدرید؛ آمریکا چون سگ هاری همین عمل را میکرد، اما هنر امام این بود که اسلام را به پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد. انقلابهایی در انقلاب ایجاد کرد. به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نمودهاند و بزرگترین قدرتهای مادی را ذلیل خود نمودهاند. عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید.
شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافتهاند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض میگذرید، آنها را در نبود پدران، مادران،همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید.
نیروهای مسلّح خود را که امروز ولیّفقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید و نیروهای مسلح میبایست همانند دفاع از خانهی خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند و نسبت به ملت همانگونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیروهای مسلح میبایست منشأ عزت ملت باشد و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد و زینت کشورش باشد.
خطاب به مردم عزیز کرمان.
نکتهای هم خطاب به مردم عزیز کرمان دارم؛ مردمی که دوستداشتنیاند و در طول ۸ سال دفاع مقدس بالاترین فداکاریها را انجام دادند و سرداران و مجاهدین بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند. من همیشه شرمنده آنها هستم. هشت سال به خاطر اسلام به من اعتماد کردند؛ فرزندان خود را در قتلگاهها و جنگهای شدیدی، چون کربلای ۵، والفجر ۸، طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس و. روانه کردند و لشکری بزرگ و ارزشمند را به نام و به عشق امام مظلوم حسینبنعلی به نام ثارالله، بنیانگذاری کردند. این لشکر همچون شمشیری برنده، بارها قلب ملتمان و مسلمانها را شاد نمود و غم را از چهره آنها زدود.
عزیزان! من بنا به تقدیر الهی امروز از میان شما رفتهام. من شما را از پدر و مادرم و فرزندان و خواهران و برادران خود بیشتر دوست دارم، چون با شما بیشتر از آنها بودم؛ ضمن اینکه من پاره تن آنها بودم و آنها پاره وجود من.
اما آنها هم قبول کردند من وجودم را نذر وجود شما و ملت ایران کنم.
دوست دارم کرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند. این ولایت، ولایت علیبنابیطالب است و خیمه او خیمه حسین فاطمه است. دور آن بگردید. با همه شما هستم. میدانید در زندگی به انسانیت و عاطفهها و فطرتها بیشتر از رنگهای ی توجه کردم. خطاب من به همه شما است که مرا از خود میدانید، برادر خود و فرزند خود میدانید.
وصیت میکنم اسلام را در این برهه که تداعییافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید. دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است. در مسائل ی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدّسات و ولایت فقیه مطرح میشود، اینها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.
خطاب به خانواده شهدا.
فرزندانم، دختران و پسرانم، فرزندان شهدا، پدران و مادران باقیمانده از شهدا،ای چراغهای فروزان کشور ما، خواهران و برادران و همسران وفادار و متدینه شهدا! در این عالم، صوتی که روزانه من میشنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن به من آرامش میداد و بزرگترین پشتوانه معنوی خود میدانستم، صدای فرزندان شهدا بود که بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم؛ صدای پدر و مادر شهدا بود که وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس میکردم.
عزیزانم! تا پیشکسوتان این ملتید، قدر خودتان را بدانید. شهیدتان را در خودتان جلوهگر کنید، بهطوری که هر کس شما را میبیند، پدر شهید یا فرزند شهید را، بعینه خودِ شهید را احساس کند، با همان معنویت، صلابت و خصوصیت.
خواهش میکنم مرا حلال کنید و عفو نمایید. من نتوانستم حق لازم را پیرامون خیلی از شماها و حتی فرزندان شهیدتان اداء کنم، هم استغفار میکنم و هم طلب عفو دارم.
دوست دارم جنازهام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند، شاید به برکت اصابت دستان پاک آنها بر جسدم، خداوند مرا مورد عنایت قرار دهد.
خطاب به یون کشور.
نکتهای کوتاه خطاب به یون کشور دارم: چه آنهایی [که]اصلاحطلب خود را مینامند و چه آنهایی که اصولگرا. آنچه پیوسته در رنج بودم اینکه عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزشها را فراموش میکنیم، بلکه فدا میکنیم. عزیزان، هر رقابتی با هم میکنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و کلام شما یا مناظرههایتان بهنحوی تضعیفکننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه هستید؛ مرزها را تفکیک کنید. اگر میخواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول اصول است. اصول، مطوّل و مفصّل نیست. اصول عبارت از چند اصل مهم است:
۱- اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او به عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی میخواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که]اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه میگویم ولایت تنوری و نه میگویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمیکند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیر مسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که میخواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید.
۲- اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی و آنچه مبنای آن بوده است؛ از اخلاق و ارزشها تا مسئولیتها؛ چه مسئولیت در قبال ملت و چه در قبال اسلام.
۳- بهکارگیری افراد پاکدست و معتقد و خدمتگزار به ملّت، نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطرهی خانهای سابق را تداعی میکنند.
۴- مقابله با فساد و دوری از فساد و تجمّلات را شیوه خود قرار دهند.
۵- در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بداند و خود خدمتگزار واقعی، توسعه گر ارزشها باشد، نه با توجیهات واهی، ارزشها را بایکوت کند.
مسئولین همانند پدران جامعه میبایست به مسئولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه کنند، نه با بیمبالاتی و به خاطر احساسات و جلب برخی از آراء احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد و خانوادهها را از هم بپاشاند. حکومتها عامل اصلی در استحکام خانواده و از طرف دیگر عامل مهم از هم پاشیدن خانواده هستند. اگر به اصول عمل شد، آن وقت همه در مسیر رهبر و انقلاب و جمهوری اسلامی هستند و یک رقابت صحیح بر پایه همین اصول برای انتخاب اصلح صورت میگیرد.
خطاب به برادران سپاهی و ارتشی.
کلامی کوتاه خطاب به برادران سپاهی عزیز و فداکار و ارتشیهای سپاهی دارم: ملاک مسئولیتها را برای انتخاب فرماندهان، شجاعت و قدرتِ اداره بحران قرار دهید. طبیعی است به ولایت اشاره نمیکنم، چون ولایت در نیروهای مسلح جزء نیست، بلکه اساس بقای نیروهای مسلح است. این شرط خللناپذیر میباشد.
نکته دیگر، شناخت بهموقع از دشمن و اهداف و تهای او و اخذ تصمیم بهموقع و عمل بهموقع؛ هریک از اینها اگر در غیر وقت خود صورت گیرد، بر پیروزی شما اثر جدّی دارد.
خطاب به علما و مراجع معظم
سخنی کوتاه از یک سرباز ۴۰ ساله در میدان به علمای عظیمالشأن و مراجع گرانقدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکیها هستند، خصوصاً مراجع عظام تقلید. سربازتان از یک برج دیدهبانی، دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزشهای آن [که]شما در حوزهها استخوان خُرد کردهاید و زحمت کشیدهاید، از بین میرود. این دورهها با همه دورهها متفاوت است. این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی نمیماند. راه صحیح، حمایت بدون هر گونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولیّفقیه است. نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همهی شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولیّفقیه است. من با عقل ناقص خود میدیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علماء مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزشها و ولایت فقیه میراث امام خمینی؟ ره؟ هستند و میبایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضراتمعظّم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایتهایتان با ایشان میبایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود.
دست مبارکتان را میبوسم و عذرخواهی میکنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرفیابیهای حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد.
سربازتان و دست بوستان
از همه طلب عفو دارم
از همسایگانم و دوستانم و همکارانم طلب بخشش و عفو دارم. از رزمندگان لشکر ثارالله و نیروی باعظمت قدس که خار چشم دشمن و سدّ راه او است، طلب بخشش و عفو دارم؛ خصوصاً از کسانی که برادرانه به من کمک کردند.
نمیتوانم از حسین پورجعفری نام نبرم که خیرخواهانه و برادرانه مرا مثل فرزندی کمک میکرد و مثل برادرانم دوستش داشتم. از خانواده ایشان و همه برادران رزمنده و مجاهدم که به زحمت انداختمشان عذرخواهی میکنم. البته همه برادران نیروی قدس به من محبّت برادرانه داشته و کمک کردند و دوست عزیزم سردار قاآنی که با صبر و متانت مرا تحمل کردند.
نرم افزار کرونا»
با توجه به شیوع بیماری کرونا ویروس ۲۰۱۹ این برنامه با هدف آشنایی بیشتر با ویروس کرونا ،
علائم بیماری ، روش های پیشگیری و درمان طراحی شده است تا انشاءالله قدمی در جهت
کنترل و پیشگیری از بیماری برداریم.
امیدواریم که مورد استفاده قرار گیرد.
خواهشمندیم نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را با ما درمیان بگذارید.
با آرزوی سلامتی
تیم تولید کننده نرم افزار
اسفند ماه 1398
برای دریافت برنامه کرونا » اینجا کلیک کنید.
علی کرامتی امروز اظهار داشت: قبلا به گونههای از ویروس کرونا که جزء ویروسهای شایعه عفونت تنفسی است، روبهرو بودهایم، اما الان این ویروس جهش یافته و با علائمی شدیدتر خود را نشان میدهد.
وی با بیان اینکه ابتلا شدن به بیماری ویروس کرونا جدید (کویدو ۱۹) برای هر سنی امکان دارد، گفت: این ویروس جهش یافته منحصر به فرد است و براساس رفتار ویروس در گروههای سنی مختلف با علائمی میتواند بروز کند.
این متخصص کودکان و نوزادان ادامه داد: براساس تجربیات کشور چین، کویدو ۱۹، در رده سنی بزرگسالان (۵۰ سال به بالا) با شدت بیشتری خود را نشان میدهد و در رده سنی کودکان با شدت کمتری و شیوع پایینتر خود را نشان میدهد، حتی در نوزاد هم گزارش شده است.
وی در خصوص تشخیص بیماری کرونا در کودکان، افزود: در حال حاضر با توجه به این فصل از سال با سه دسته از ویروسهای تنفسی مواجه هستیم، ۱- سرماخوردگی، ۲- آنفولانزا و ۳- ویروس کویدو ۱۹، با علائم خفیف و شدیدی خود را نشان میدهد.
کرامتی اضافه کرد: سرماخوردگی معمولا تب ندارد، آنفولانزا با تب شدید(۴۰ درجه به بالا) همراه با لرز همراه است و کرونا با تبی حدود ۳۸ تا ۴۰ درجه بدون لرز بروز میکند.
وی تصریح کرد: گلودرد و سردرد در سرماخوردگی یک علامت ثابت است، ولی در کرونا خیلی شایع نیست.
این استادیار دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در خصوص سرفه، خاطرنشان کرد: سرماخوردگی سرفه دارد، در آنفولانزا نیز سرفه همراه با خلط و در کرونا سرفه خشک داریم که به تنگی نفس کشیده میشود.
وی با بیان اینکه هر عطسه و آبریزش بینی به معنای کرونا نیست، اظهار داشت:کرونا آبریزش بینی و عطسه پشت سرهم ندارد ولی گرفتگی بینی در آن شدید است، علائمی همچون دلدرد، تهوع، استفراغ در کودکان مربوط به کرونا نیست و به سایر عفونتهای تنفسی بر میگردد.
کرامتی درد عضلانی را بیشتر مربوط به آنفولانزا دانست و گفت: حالت خستگی و کوفتگی بیشتر در کرونا شایع است.
وی افزود: ویروس کرونا یک تاجی دارد که به مخاط تنفسی میچسبد و وارد هسته سلول میشود، تقسیم پیدا میکند و با تخریب سلول از طریق قطرات تنفسی موجب انتقال بیماری به اطرافیان میشود.
کرامتی از قدرت این بیماری به قدرت انتقال بسیار بالای آن اشاره کردو افزود: ویروس وزن ملکولی بالایی دارد، لذا رعایت فاصله ایمنی حدود ۱,۵ متر ضرورت دارد.
این متخصص کودکان و نوزادان به دوره کمون بیماری ویروس کرونا تا دو هفته عنوان کرد و افزود: کودکان میتوانند ناقل این بیماری باشند و ویروس را انتقال دهند در شرایط فعلی بهتر است کودکان در خانه بمانند و حتیالامکان از منزل خارج نشوند.
وی از والدین خواست به تمرینات بدنی و تغذیه مناسب کودکان توجه خاصی داشته باشند و با آرامش و اطمینان خاطر با مصرف مایعات بهدور از استرس، وضعیت ایمنی خاصی را برای فرزندان خود فراهم کنند و اسباببازی کودکان را همواره شسته و ضدعفونی کنند.
درباره این سایت